3-محمد بن عبدالوهاب
افکار ابن تیمیه را از همان روزهاى نخست، دانشمندان در بوته ی نقد قرار دادند و نقدهاى اُستوارِ عالمان شامى و مصرى، مکتب او را منزوى و مطرود ساخت؛ ولى پس از حدود سه قرن ونیم، شخصى به نام محمد بن عبدالوهاب، مکتب او را از انزوا درآورد و با قوّه ی شمشیر، به نشر آن پرداخت. متأسفانه، طرح مجدّد افکار ابن تیمیه ازسوى محمد بن عبدالوهاب، همچون طرح آن توسط خود ابن تیمیه، زمانى انجام گرفت که جهان اسلام در بدترین وضعیت تاریخى به سر مى بُرد: اروپا خود را آماده مى کرد که کشورهاى اسلامى را مستعمره ی خود سازد و کشور هند، با زور و تزویر، از دست مسلمانان خارج شد و ارتش انگلستان بر آن شبه قاره حکومت مى کرد.
محمد بن عبدالوهاب، به پشتیبانى سران قبایلِ نجد، به مناطق مسلمان نشین حجاز، عراق،سوریه و یمن حمله کرد و اموال آنان را به عنوان غنایم جنگى، غارت کرد و از این راه، به بازار تجارت نجدیان رونق بخشید. آنان پس از قتل و خو نریزى، اموال و اَحشام مسلمانان را همراهِ خود به نجد بردند. یک پنجم این اموال متعلق به محمد بن عبدالوهاب و باقى مانده، در اختیار سران قبایل و مجاهدان قرار گرفت.
وهابیان، در طول تاریخ، یک بار هم با کافران جنگ نکرده اند و تمام نبردهاى آنان با مسلمانان منطقه بود.کشتار مسلمانان به دست وهابیان در مکا نهاى مقدسِ کربلا و نجف،صفحه ی تاریخ را سیاه کرد. صلاح الدین مختار، که از نویسندگان وهابى است، مى نویسد:« در سال ۱۲۱۶ ق، امیرسعود با قشون بسیار، متشکل از مردم نجد و عشایر جنوب و حجاز و تهامه و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد. وى در ذیقعده به شهر کربلا رسید و آنجا را محاصره کرد. سپاهش بُرج و باروى شهر را خراب کردند و به زور، وارد شهر شدن
نظرات شما عزیزان: